همه حال
لینک های وب

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همه حال و آدرس hame-hall.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







تاريخ : پنج شنبه 9 خرداد 1392 | 11:45 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : پنج شنبه 9 خرداد 1392 | 11:43 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : پنج شنبه 9 خرداد 1392 | 11:42 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : پنج شنبه 9 خرداد 1392 | 11:42 | نویسنده : پارسا |



تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1392 | 18:24 | نویسنده : پارسا |




تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | 10:34 | نویسنده : پارسا |

 

 

لیلا اوتادی که در سال ۸۸ با بازی در ۶ فیلم سینمایی عنوان پرکارترین بازیگر زن را به خود اختصاص داد شنیده ها حکایت دارد هنوز چند روز از آغاز سال جدید نگذشته به طور همزمان مشغول بازی در دو فیلم سینمایی به نام های “پیتزا مخلوط” و “سورپرایز” است.

 

 

 

 

طبق خبرهای موثق، اوتادی برای بازی در “پیتزا مخلوط” که حسین قاسمی جامی کارگردانی آن را برعهده دارد مبلغ ۷۵ میلیون بابت ۲۵ روز بازی دریافت کرده است که این امر موجب شد اوتادی لقب گرانقیمت ترین بازیگر زن سینمای ایران را به خود اختصاص دهد.

قرار بود در این فیلم الناز شاکردوست هم برای یکی از نقش های مکمل جلوی دوربین قرار بگیرد اما به خاطر عدم توافق مالی بین وی و تهیه کننده این همکاری شکل نگرفت.

بد نیست در انتها به رقم دستمزد برخی دیگر از بازیگران زن سینمای ایران نیز اشاره ای داشته باشیم:

نیکی کریمی:۵۰ میلیون تومان برای بازی در فیلم “شکلات داغ”
مهناز افشار: ۵۵ میلیون تومان برای بازی در فیلم “پوپک و مش ماشالله”
مهتاب کرامتی:۳۵ میلیون تومان برای بازی در فیلم “آدمکش”
نیوشا ضیغمی:۳۰ میلیون تومان برا بازی در فیلم “به سوی آفتاب”

لیلا اوتادی متولد ۱۴ مرداد ماه ۱۳۶۲، دارای مدرک کارشناسی معماری داخلی از دانشگاه تهران است. وی با فیلم «چشمان سیاه» ساخته ایرج قادری بازیگری را آغاز کرد.



تاريخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392 | 18:8 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392 | 18:4 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir




تاريخ : شنبه 21 ارديبهشت 1392 | 20:0 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir




تاريخ : شنبه 21 ارديبهشت 1392 | 20:0 | نویسنده : پارسا |

: الله الله الله الله الله الله الله الله هرچی ازالله میشه غیرالله نمیشه برای ۹نفربفرست به جون خودم فرداخبرخوبی بهت میرسه اگرکوتاهی کنی تا۹سال بدشانس میشی برای نام خدااستخاره مکن حقیقت دارد.

یکی برای من فرستاد  منم برای شما میفرستم.



تاريخ : جمعه 20 ارديبهشت 1392 | 11:11 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

یکی از فامیلامون (دختر ) یک سال مالزی بود ، بعد دو سال رفت کانادا ، تنهام زندگی میکنه . واسه تعطیلات برگشته ایران . خواست بره کیش با دوستش ، باباش اجازه نداد ! گفت نمیذارم تنها بری مسافرت !
فک و فامیله داریم ؟

 

 

 

••••••••••••••••••••••••
برادر زاده ۵ سالم به مامانم گفته انقدر دوست دارم تنها زندگی کنم !
مامانم یه هفته س اینجوریه :O
فک و فامیله داریم ؟
••••••••••••••••••••••••
پری شب به بابام گفتم خواب دیدم زلزله اومده ! ظهرش زاهدان زلزله اومد به بابام گفتم دیدی بهم الهام شده بود ؟
میگه خب بعضی از جانوران این ویژگی هارو دارن !!
فک و فامیله داریم ؟
••••••••••••••••••••••••
به داداشم گفتم لپتاپمو بده . دو متر کلن از هم فاصله داشتیم . دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده . آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور !
فک و فامیله داریم ؟
••••••••••••••••••••••••
یه دختر خاله دارم اسمش ” طلا ” ست ، توی ” نقره ” فروشی کار میکنه ، تازگیا رفته برنزه کرده !
فک و فامیله داریم ؟
••••••••••••••••••••••••
رفتیم سر قبر مامان بزرگم، مامانم و خالم دارن سر قبر خالی بقل دست قبر مامان بزرگم دعوا میکنن آخر سر داییم که ۲۰ سال ازشون بزرگ تره میگه: بابا هر کی زود تر مرد خودم میذارمش این تو..! فک و فامیله داریم؟
••••••••••••••••••••••••
مامانم مدیر ساختمون شده از دیشب با بابام سر سنگینه ! میگم چی شده ؟ میگه شارژو دیر به دیر میده !
… مامان جو زده ست داریم؟!
••••••••••••••••••••••••
پسرخالم (۷سالشه) داشت خیلی شلوغ میکرد
شوهرخالم : آدم باش حیوون !
پسر خالم : من آدم بشم تو تنها میمونی !
پسرخاله بی ادبه ما داریم !؟
••••••••••••••••••••••••
نشستیم با فک و فامیل اسم فامیل بازی میکنیم
داییم میوه از ‘ی’ نوشته یه کیلو خیار..!!
هیچ جوریم زیر بار نمیره که قبول نیست!
••••••••••••••••••••••••
یادش بخیر قدیمـا رو عیدی فک و فامیل حســـــاب باز میکردیم امسال خیلـــی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن…!
••••••••••••••••••••••••
پسر عموم امروز اولین روز مدرسش بوده
شماره خانوم معلمشو گرفته!
شبم واسش جوک مسیج کرده
ما تا ۱۵سالگی فک میکردیم خانوم معلم خالمونه
••••••••••••••••••••••••
آقا برامون خاسگار اومده بود این مامانمون جلو مادر پسره هعععی داش تریف مارو میکرد که آره من دخترم دکتره از هر انگشتش یه هنر میباره و همش سرش تو درس بوده و اهل هیچی نیست و … منم خرمرگ شده بودم سرخیده بودم سرم پایین بود یهو نه گذاشت نه برداشت گفت:
ولی حاج خانوم! من از دروغ بدم میاد آشپزیش افتضاااااححححه!
منو میگی؟ زنه که رفت بش میگم : مامان این چی بود گفتی؟
برگشته میگه : حقوق پسره کم بود گفتم بذا بنده خداها امید نبندن ما که تورو نمیدیم!
من: :|
مامانم: :)
خو مادر من ! منو چرا ضایه میکنی؟؟؟!! پسر کصصصصصصصافط اونو ضایه کن!
فک و فامیله داریم ما؟
••••••••••••••••••••••••
هف هش ساله که بودم تو یه مهمونی که تمام فک و فامیل توش بودن ، داییم بهم گفت حمید میتونی بیست بار تند و پشت سرهم بگی ( غم الا )
آقا ماهم ساده ، شروع کردیم به گفتن ، دیدیم همه از خنده با گلای قالی یکی شدن !
ماهم فکر کردیم ملت خوششون اومده که بدون غلط وتندتند داریم میگیم ، تا آخر گفتیم ، هنوزم که هنوزه بعضی از این فامیلا ما رو می بینن ، میگن چطوری الاغه !!!
ینی یه همچین بچه ساده و بی غل و غشی بودم من !
••••••••••••••••••••••••
دیروز عمل داشتم ؛ کل اعضای خانواده ام اصرار پشت اصرار ما میخواییم بیایم !
خلاصه ۴تایی رفتیم یه بینی عمل کنیم ،
بعد تو کلینیک همه چنبره زده بودن رو کمپوت و آبمیوه های من !
منم رسما نقش ساقه ی کرفس رو ایفا میکردم !
هیچکی نبود یه لیوان آب بده دست ما !
توی اون فضا واقعا قطرات عشق بود که می چکید !!!
فک و فامیله داریم ما ؟!!
••••••••••••••••••••••••
اطراف من یه چند وقتیه اتفاقات عجیب غریب میوفته
زنها پارک دوبل رو بدون مشکل انجام میدن
گودزیلاهای فامیل حرف گوش کن شدن
دیگه کسی سوتی نمیده
مخاطب خاصم واسم شارژ میخره
هوا هم خیلی خوبه
در کل همه چیز عوض شده بغیر از بابام که طبق معمول ماشینمو گرفت رفت زد لهش کرد برگردوند اگه این اتفاق نمی افتاد فکر میکردم مردم و توی بهشتم تازه چند روز پیش هم دیدم جوراب منو پوشیده ولی خدا رو شکر از مسواکم استفاده نمیکنه
آخه پدر من این چه کاریه خب تو بهشت هم دست از سرمون بر نمیداری
باباست من دارم آخه
••••••••••••••••••••••••
مادرم به من میگه اخه پسر تو کی میخوای ادم شی
پدرم سریع در جواب مادرم گفت این ادم بشه پینو کیو تنها میمونه ولش کن چیکارش داری…..
پدر من من نخوام ازم دفاع کنی باید کی و ببینم ها ها
••••••••••••••••••••••••
پسر داداشم ۵ سالشه اومده بهم میگه :
عمو دلار چیه؟؟؟؟
من: هیچی عمو یه تیکه کاغذه با ارزشه
اون: خوب اگه تیکه با ارزشیه ادرسشو بده بریم باهاش لاو بترکونیم
۲ ساعته دارم دنبال نفت میگردم خودمو اتیش بزنم



تاريخ : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392 | 19:8 | نویسنده : پارسا |

 

تا به حال بسیاری از افراد را دیده ایم که با یکدیگر از نظر ظاهری شباهت های زیادی داریم اما این مورد در دنیای سیاست متفاوت است. مثلا تعداد بدل ها و افراد مشابه صدام حسین به قدری زیاد بود که حتی بعد از اعدام او، برخی ادعا کردند که فرد اعدام شده، بدل صدام حسین بوده است نه خود او.

 

 

 
قبل تر از صدام نیز، آدولف هیتلر، کسی بود که بدل های زیادی داشت. یا به طور مثال شباهت یک فرد اهوازی به رییس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد، مثال نزدنی است.

 

بدل مبارک، رییس جمهور مخلوع مصر، یک فرد یمنی است. محمد عبدالله شمری یمنی نمی دانست که روزی به خاطر شباهتش با حسنی مبارک مصری در مصر سروصدا به پا شود. چرا که عده ای از مصری ها فکر می کردند که او حسنی مبارک است که از زندان فرار کرده است. وی سرانجام به سختی توانست هویت خود را اثبات کند و بگوید تنها برای دیدار خانواده اش به مصر آمده است.

 

 

 

اما بدل محمد مرسی، رییس جمهوری فعلی مصر، یک مصری است که شباهتش با مرسی را به طور عمومی اعلام کرده است. راجل غلبان، که در تظاهرات مصر شرکت کرده بود، گفته است “پدرو مادر و خانواده ام، شما را دوست دارند.”

 

 

بدل باراک اوباما نیز بعد ازرسیدن او به منصب ریاست جمهوری وجودش را اعلام کرد. الهام انس که ۳۴سن دارد، یک اندونزیایی است و شباهت های زیادی با رییس جمهور آمریکا دارد.

 

 

منبع:افکار



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 | 17:35 | نویسنده : پارسا |

 

انان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند

 

 

 

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

فرمان دادم تا بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد
* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت و کسب افتخار ایران زمین مغلوب شده باشم

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

همیشه با هم یکدل و صمیمی بمانید تا اتحادتان موید و پایدار بماند

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

حرمت قانون را بر خود واجب شمارید و خصایل و سنن قدیمی را گرامی بدارید

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

هر برادری که از منافع برادر خود مانند نفع خویش حمایت کرد به کار خود سامان داده است

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

به احترام روح من که باقی و ناظر بر احوال شماست به انچه دستور میدهم عمل کنید

* * * * * *جملات کوروش کبیر * * * * * *

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 | 17:33 | نویسنده : پارسا |

 

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 | 17:31 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

 

 

 

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

۱- یارو کف دستش میخاره میگه پول داره واسم میرسه
گوشش میخاره میگه پول داره میره
ولی اصلا فکر نمی کنه کثیفه و باید بره حموم!

۲- تو پارک ملت باباهه به گوزنه غذا میداد، بزه از اون دور دویده اومده غذا بخوره
پسره از باباش میپرسه: بابا این چیه؟
باباهه میگه: باباجون بچشه!

۳- طرف پیاز سرخ می کنه بوی ماهی بره
بعد اسفند دود می کنه بوی پیاز بره
بعد پنجره باز میذاره بوی اسفند بره!
تازه کلی هم خوشحاله از این ابتکارش

۴- بعضی وقتا دلتون یه چیزی میگه عقلتون یه چیز دیگه.
هر دوشون غلط زیادی می کنن!
شما فقط توجه کن زنت چی میگه.

۵- دلنوشته بعضی از دختران مجرد:
از کلاس اول خواندیم آن مرد آمد. آن مرد با اسب آمد.
ما که ترشیدیم، مرتیکه با خر هم نیامد و باز هم بابا نان داد!

۶- یادش بخیر قدیما بهار که میشد …
همش منتظر کهنه فروشایی بودیم که جوجه می فروختن!
آآآی دمپایی بیار جوجه ببر

۷- یاد اون روزایی بخیر که تنها دلواپسیمون لو رفتن جای آشغال شکلاتایی بود که یواشکی خورده بودیم و قایم کرده بودیم

۸- قدیما فیس بوک و فتوشاپ نبود، دخترا با شُله زرد شوهر پیدا میکردن!

۹- پسر داییم امتحان فارسی داشته، مخالف پیروزی رو نوشته استقلال!

۱۰- از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمی شی، پیر می شی

۱۱- چرا سکه ۲۵ تومنی گرون نمی شه؟ این همه با خون دل قلک پر کردما

۱۲- پسرخالم معدلش شده ۱۹٫۴۲، سه روزه رفته تو اتاق درو رو خودش بسته
من همسن این بودم ۱۲ می شدم تا خونه با کیف روپایی می زدم

۱۳- هر مغازه ای می رم، دست رو هر چی می ذارم  یارو می گه اتفاقا من واسه خواهر خودم اینو ورداشتم خیلی راضیه

۱۴- دستمو بریدم رو لباسم یه لکه خون ریخته، شستمش پاک نشده.
به مامانم می گم خون با چی پاک می شه؟
از اون اتاق داد زده: خون فقط با خون پاک می شه!

۱۵- یکی از فک و فامیلا می گفت:
فیلم عروسیمو برعکس که می بینم خیلی حال می ده،
زنم حلقشو درمیاره می ده بهم و می ره خونه باباش

۱۶- خسیسه صبح از خواب پا میشه به زنش میگه: خانوم دوتا تخم مرغ بپز من میرم بالا پشت بوم این آنتنو درست کنم. میره بالا پشت بوم پاش لیز می خوره میُفته پایین. وسط راه که داشته میفتاده داد می زنه: خانوم یکی بپز … یکی بپز!

۱۷- به مامان بزرگم می گم یه جمله خبری بگو، می گه: نوه م خنگه.
می گم سوالی بگو، می گه نوه م خنگ بود و من نمی دونستم؟
می گم امری بگو، می گه خنگیتو تابلو نکن!
می گم میشه خنگ توشون نباشه؟ میگه اونوقت میشه نوه یکی دیگه نه نوه من!

۱۸- یادش بخیر یه زمانی تو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که:
تو اجازه بگیر برو بیرون منم دو دقیقه دیه میام!
بعد معلمه می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو …
من که حلالشون نمی کنم!

۱۹- موضوع انشای این روزهای مدارس کشور:
علم بهتر است یا پراید

۲۰- برنامه ریزیام رو کاغذ مث برنامه روزانه مرحوم دکتر حسابیه ولی تو عمل مثل کریم آبمنگول زندگی می کنم

۲۱- خونه دایی دعوت بودیم. من یه کم بعد از بقیه رسیدم. وقتی رفتم تو دیدم همه دارن فیلم می بینن. با صدای بلند گفتم سلام … بعد یارو توی فیلمه به طور اتفاقی گفت سلام و زهر مار مرتیکه! همه از خنده کف سالن پهن شدن

۲۲- تا چند سال دیگه تعداد خواننده ها از شنونده ها بیشتر میشه
بعد تو سایت های موزیک اسم شنونده های جدید رو میذارن

۲۳- خوشبخت ترین آدم ها اونایی هستن که این جمله رو می شنوند: «عیب نداره، با هم درستش می کنیم.»

۲۴- ۲۶ سالمه، واسه خودم مردی شدم، سیبیل دارم، صبا می رم نون می گیرم واسه خونه، ولی هنوز شیرینی و آجیل رو ازم قایم می کنن

۲۵- کتلت، کوکوئیه که هدفش این بوده که کبا بکوبیده بشه ولی مشکلات زندگی مانع شدن بیشتر پیشرفت کنه

۲۶- «من» و «اون روی سگم» و «کودک درونم» یه خانواده ایم

۲۷- سیزده سالم بود می خواستم خودکشی کنم، هر چی قرص تو خونه بود خوردم … سرماخوردگیم خوب شد!

۲۸- دقایقی پیش مامانم سراسیمه اومده تو اتاقم می گه:
یه بسته گوشت از فریزر کم شده تو برنداشتی؟
خب مادر من، من گربه ام؟ درنده ام؟ چی ام که فکر کردی یه بسته گوشت خام و یخ زده رو می تونم برداشته باشم؟

۲۹- آن شرلی هم نشدیم یکی ازمون بپرسه:
تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت!

۳۰- یعنی فقط کافیه تو خونتون بفهمن که امتحان دارین، اونوقت بخوای بری توالتم می گن کجا؟ مگه تو امتحان نداری؟

۳۱- چه ذوقی می کردیم معلم می گفت برو از دفتر گچ رنگی بیار
انگار مشعل المپیک رو سپرده بودن بهمون!

۳۲- یه مغازه هست رو شیشه ش نوشته «اسنک اسنک کتلت»
کاش پول داشتم مغازه بغلیش رو می خریدم روش می نوشتم «کتلت به گوشم!»

۳۳- دوستم با عصبانیت می گه این یارو زبون آدمیزاد حالیش نمی شه بیا تو باهاش حرف بزن!
نفهمیدم داره به من فحش می ده یا به یارو



تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392 | 18:17 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

کریستیانو رونالدو پس از بازی گالاتاسرای و رئال‌مادرید در فرودگاه استانبول با بدلش دیدار کرد.

 

 

 

 

گوکمن آکدوگان فوتبالیست ۲۳ ساله آماتور از راه تقلید کریستیانو رونالدو در کشور ترکیه درآمدزایی می‌کند.

رونالدو نیز با خوشحالی به استقبال این فرد رفت و با او در فرودگاه استانبول دیدار کرد.



تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392 | 18:10 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه ؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته !

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن !
میگه ۴۰ لیتر ؟
پـَـ نـَـ پـَـ ۴۰ تا قاشق چای خوری !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
دارم رو تردمیل عینه خر میدووم ، یارو مبگه اینجوری میدویی لاغر کنی ؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم … !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
دست زدم به لوله بخاری گفتم این که سرده !!! مامانم گفت یعنی خاموشش کنیم ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ وایسیم الان آقای ایمنی میاد میگه اشکال کجاست !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
داره مثل اسب دروغ میگه ، منم خندم گرفته برگشته میگه داری به من میخندی ؟
گفتم پـَ نه پـَ کارم از گریه گذشته ، به آن میخندم !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
استاد بهم داده ۴ ! رفتم پیشش میگم استاد میشه چند لحظه وقتتون بگیرم ؟
میگه نمره میخوای ؟؟؟ گفتم پ ن پ واسه امر خیر مزاحم شدم ، مارو به غلامی بپذیر !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
جلسه ی آخر کلاس بود ، بچه ها داشتن از استاد در مورد امتحان می پرسیدن که قراره چطوری سوال بده ! یکی پرسید : استاد جا خالی هم میدین ؟
استاد هم گفت : پ ن پ وامیستم بهم تیراندازی کنید !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
رفتم بقالی میگم پودر ماشینی دارید ؟ میگه برای ماشین لباسشویی ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ برای ماشین سواری ، بریزم تو باکش هوارو کثیف نکنه !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
یارو خودشو دار زده ، رفیقم میگه به خاطر مشکلات زندگی اینکارو کرده ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخواسته نیروی کشش طناب رو اندازه گیری کنه !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
بهش میگم آب در هاون نکوب ! میگه یعنی کار بیهوده نکنم ؟؟؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ ممکنه مولکولهای آب رو له کنی !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
دارم تاریخ تولید و انقضای تن ماهی رو نگاه میکنم ، صاحب مغازه میگه : میخوای ببینی فاسد نشده باشه ؟
میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخوام ببینم تاریخ تولدش کیه تا واسه تولدش آکواریوم بزرگتر بخرم !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
ماشینم خراب شده وسط خیابون ، زنگ زدم به داداشم میگم آب دستته بذار زمین بیا پیش من ! میگه کارم داری ؟؟؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ آب گرون شده ، همون یه لیوانم صرفه جویی بشه خیلیه !
•.•.•.•.•.•.•.•.•جوک پ نه پ•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
نونوایی از جمعیت داره منفجر میشه یه یارو اومده میگه اینا همه توی صف هستن ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اینا اومدن شاطرو تشویق کنن !



تاريخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392 | 16:18 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

 یکی از فانتزیام اینه که برم آمریکا تو این برنامه آمریکن آی دل شرکت کنم
اول بشم
،یه میلیون دلارو بردارم بیام ایران
یه پراید  بخرم و با بقیش یه پسته فروشی بزنمو …
خلاصه سری تو سرا در بیارم

 

 

 

———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام اینه که اسم دخترمو بزارم مروارید ، مامانش هم که اسمش صدفه :) ) حتما منم جلبکم :)
کلا یه خانواده دریایی درست کنیم :)
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام اینه که پورشه پانامرا دیدم باعجله سوار شم
بگم چرا دیر اومدی
بعدش که راننده رو دیدم بگم : ااا ببخشید فک کردم بابامه !
بعد پیاده شم
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی‌ از فانتزیام اینه که یه پتو اختراع بشه که سوراخ سوراخ باشه ، واسه ماهایی که همیشه گرممونه ولی‌ بی‌ پتو هم خوابمون نمیبره
خخخخخخ
———-یکی‌ از فانتزیام———-
امروز داشتم برمیگشتم خونه یه مرده ازم پرسید افق کجاست؟
گفتم: همینو مستقیم بری تو افق محو میشی دیدم
بد نگاه کرد(شایدم نفهمید چی گفتم)
بهش گفتم:کجا بهتون ادرس دادن؟
گفت: کوچه ی کنار مروارید نگو یارو موسسه زبان افق رو میگفت.
اینقدر ضایع شده بودم که نفهمیدم چه جوری خودمو محو کنم.
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام اینه بفهمم جرا با اینکه
سالهاست در تولید گوجه فرنگی خود کفا شدیم
اما هنوز اسمش به گوجه ملی تغییر نیافته!
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام اینه که با یه پسر فقیر دوست بشم بعد دو سه ماه که فهمید عاشقشم بگه که پسر بزرگترین تاجر ایرانه و داشته عشق منو امتحان میکرده ! بعد منم ناراحت شم باهاش کات کنم …
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام اینه که دختر همسایمون تیر بخوره بعد سریع با هلیکوپتر برسونمش بیمارستان بعد دکتر بگه : اوه خدای من ! این گروه خونیش خَـعلی کم یابه ! بعد پرستار با قیافه ی عاشوفته به دکتر بگه دکتر نبضش ضعیف شده باید هرچه زود تر بهش خون برسونیم بعد مادر دختر همسایمون شروع کنه به گریه کردن , پدرش به دکتر بگه دِ عـاخه لامـــــصب یه نگاهی به دور و بَـرت بـنداز ! دخترم داره جون میده ! بعد دکتر داد بزنه بزنه کسی نیست این فداکاری رو انجام بده !؟ بعد من در حالی که دارم هلیکوپترو خاموش میکنم و سوییچشو در میارم , از هلیکوپتر بیام بیرون و با یه لبخنده ملیح آستینمو بزنم بالا به دکتر بگم بیا بزن  بعد پدر دختر همسایمون با لبخند بگه چرا دیر کردی داماده گــُلم ؟ بعد من برم توی اتاق عمل بعد که دختره بهوش اومد بگه ، پس عشق من کوش ؟ بعد باباش از پنجره به افق خیره بشه و لبخند رضایت بگه ، متاسفانه باید بگم به خاطـره ها پـیـوست
روحـش شاد …
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام همیشه این بوده که توی سیستم عامل ویندوز یک مشکل پیدا کنم بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من ، دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش ، خونه ماشین پول همه چی میدم بهت . . .
منم بعد از یک دقیقه سکوت بگم : خیلی دلم میخواد اما من متعلقم به این مردمم !
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام اینه که با دوستام برم ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ !
ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺑﺮﻑ ﻭ ﺑﻮﺭﺍﻥ ﻣﻦ ﭘﺎﻡ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺘﻮﻧﻢ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﻢ !
ﺑﻪ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﮕﻢ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﯾﺪ . . .
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﮕﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻦ ﺑﮕﻢ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﯾﺪ ، ﻣﻨﻮ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﺪ . . .
ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺑﺮﻥ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺬﺍﺭﻥ . . .
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﮔﻤﺸﺪﻥ ﻭ ﯾﻪ ﺷﯿﺮ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻭﺣﺸﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺍﻭﻧﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﻓﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ . . .
ﺑﻌﺪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﯾﻪ ﺷﻠﯿﮏ ﺑﯿﺎﺩ ﻭ ﺷﯿﺮﻩ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺍﻭﻥ ﺻﺤﻨﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯﺵ ﺩﻭﺩ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﯾﻪ
ﭘﺎﯼ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ ، خورشید ﺑﻪ ﺭﻧﮓ نارنجی داره پشت سرم غروب میکنه یه تًف مارکدار بندازمو برم تو افق محو شم . .
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزیام اینه که سر میز شام وختی که همه دارن غذا میخورن من هی با غذام بازی کنم بعد بابام خَعلی باکلاس بهم بگه آ قربونش برم چرا غذاتو نمیخوری ؟ بعد من با یه لبخند ملیح بگم مرسی پدر میل ندارم … ولی لامصب یا همیشه مِث گاو میخورم یا بابام یه خورده سنگین برخورد میکنه و کلمات رکیک استفاده میکنه که چون اینجا خونواده نشسته از گفتنش معذورم …
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزی هام اینه برم سره کلاس هندسه،
… بگم این درسا بسه
کاشکی این زنگ بخور دل به دلدار برسه !!
بعد استاد حذفم کنه !
من پاشم نگامو بندازم توو نگاش
درحالی که میرم تو افق،
بگم خوب دستِ منو خوندی
منو بدجوری سوزوندی
———-یکی‌ از فانتزیام———-
یکی از فانتزی های من اینه که برعکس همه که کم کم توی افق محو میشن
من از افق بیام بیرون و کم کم پدیدار بشم ….
آرهههههه ، یه همچین آدمیم من …!



تاريخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392 | 16:17 | نویسنده : پارسا |

سریال ترکیه ای “حریم سلطان” که در آن تلاش شده دوران سلطان سلیمان را یک دوران بسیار متمدن نشان دهند، مملو از اشتباهاتی است که بینندگان محو داستان چندان توجهی به آن نمی کنند.

یک سایت ترکی با انتشار تصاویر زیر نوشته است:

 

شمعدانی سه پایه در قرن شانزدهم؟

 

اینگونه شمعدانیها در قرن ۱۸ ساخته شد

 

 

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

قرن شانزدهم و کف پوش پارکت؟!

 

 

 

 

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

قرن شانزدهم و پارچ آب بلوری؟

کاسه و بشقاب چینی؟

قاشق و چنگال فلزی؟

شیرینیهای مدرن؟

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

و از همه جالبتر مانتو و شلوار جین در قرن شانزدهم

 

 

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

و از آن جالبتر قابلمه آلومینیومی در قرن شانزدهم

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392 | 16:3 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

 

 

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : شنبه 31 فروردين 1392 | 19:6 | نویسنده : پارسا |

مردم دو دسته‌اند: زیر خط مرغ و بالای خط مرغ!
 
=================================

«جوری شده که ازین به بعد مردم مرغ و گوشت رو مثل چای کیسه ای میندازن تو خورشت و در میارن, دوباره تو خورشت بعدی مصرف میکنن »

===============================

قدیما بازی یه مرغ دارم روزی … تخم میذاره جزء بازیای سرگرم کننده و آموزنده بود اما الان ۲ تا ۳ سال حبس داره

===============================

کمپوت باز کردیم بخوریم ، به مامانم میگم : مامان فکرکنم مزش عوض شده …
میگه : آره       میگم : بریزمش دور ؟
میگه : نه بزار تو یخچال بابات میاد میخوره !!!

===============================

نمیخوام پز بدم، تحقیرتون کنم، سرکوفت بزنم،
یا اینکه مایه‌داریمو به رختون بکشم،
ولی جاتون خالی الان یه نیمرو خوردم با نون سنکگ!!

===============================

گلابی کیلو ۱۱ تومن! از این به بعد کسی بهتون گفت گلابی باید احساس غرور کنید. گلابیا.

===============================

قدیما یکی چشم می‌خورد واسش تخم‌مرغ می‌شکستن، الان یکی تخم‌مرغ می‌خوره چشمش می زنن!!!

===============================

‏«این بابا و مامانا که از ما انتظار درس خوندن و دانشمند شدن دارن ؛ از همین تریبون اعلام می کنم من همه تلاشمُ کردم، همه چی قبلا کشف شده… دیگه چیزی واسه اکتشاف نمونده»

===============================

داریم آبگوشت میخوریم, گوش کوبُ گرفتم دستم ، تیریپ خاطره های کودکی….به بچه خواهرم میگم :دایی جون این گوش کوب سنش از منم بیشتره …. مادرم از اون ور میگه : فایدشم همین طور.



تاريخ : شنبه 31 فروردين 1392 | 19:4 | نویسنده : پارسا |

هشدار به دختران مجرد... به زودي دختران چيني با مهريه كم وارد كشور مي شوند.

................................................................................................................

2تا دوست با هم ميرن هتل، اولي ميره توالت فرنگي، دومي مياد كتكش ميزنه!

 ميگن: چرا ميزنيش؟ ميگه: من هر روز از اين چشمه آب مي خورم،

اين اومد دستشويي كرد توش !

.................................................................................................................

شعر غضنفر برای نامزدش:
صبح که دره پنجرمون وا میشه
عصر که در پنجرمون وا میشه
شب که در پنجرمون وا میشه
وای که چقدر پنجرمون وا میشه !!!

...........................................................................................

صرف فعل نشستن به گویش شیرین لری: مو بنشینم، تونم بنشینی،

 اونم بنشینه، ما که بنشینم، شمام که بنشینید،

 دیه جا نی اونا بنشینن!

............................................................................................

یه روز یه خسیسه داشته به خودش اب یخ میریخته . میگن :

چرا اینجوری میكنی . میگه: می خوام سرما بخورم .

میگن: چرا؟ میگه: اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره

 



تاريخ : یک شنبه 11 فروردين 1392 | 22:9 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : شنبه 3 فروردين 1392 | 22:51 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

بازم یه ایرانی حال کنین !!!!!!!!



تاريخ : شنبه 3 فروردين 1392 | 22:51 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

در یکی از عجیب‌ترین ازدواج‌ها، یک پسربچه ۸ ساله آفریقایی، با یک زن ۶۱ ساله ازدواج کرد.
 
این پسربچه در حضور ۱۰۰ مهمان در شهر تسوآنی آفریقای‌جنوبی جشن ازدواج خود را برگزار کرد.

سانیل ماسیلا هشت ساله به وصیت پدربزرگ مرحوم خود این ازدواج را انجام داد و ازدواج این دو به صورت رسمی ثبت نخواهد شد. ضمن این که خانواده این پسربچه تاکید کردند این تنها یک مراسم تشریفاتی است و یک ازدواج قانونی و رسمی نیست.

ماسیلا گفت: از این که با این زن ازدواج می‌کنم، خوشحالم اما در صورت بالغ‌شدن با یک زن همسن خودم ازدواج خواهم کرد.

به نقل از روزنامه سان، مادر ۴۶ ساله ماسیلا فاش کرد آخرین آرزوی پدربزرگ فرزندش پیش از مرگش، دیدن ازدواج نوه‌اش بود و ما نیز برای خوشنودی وی دست به این اقدام زدیم.



تاريخ : شنبه 3 فروردين 1392 | 22:49 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

بازیگر معروف سینما، تئاتر و تلویزیون در پشت صحنه یکی از فیلم‌های خود اقدام به کشف حجاب کرد. :دی

 

 

 

 

“اکبر عبدی” بازیگر معروف سینما، تئاتر و تلویزیون در پشت صحنه یکی از فیلم‌های خود اقدام به کشف حجاب کرد. این در حالی است که او سال گذشته برنده “سیمزغ بلورین” بهترین بازیگر “نقش مکمل مرد” شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، اکبر عبدی در حاشیه و پشت صحنه فیلم خوابم می‌آد ساخته “رضا عطاران” “کشف حجاب” کرد.

عبدی در این فیلم که اولین ساخته عطاران بود نقش یک زن سالخورده را ایفا می‌کرد.



تاريخ : شنبه 3 فروردين 1392 | 22:48 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

 یکی‌ از فانتزیام اینه سر امتحان الکی‌ هی‌ کفه دستمو نگا کنم
مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه ببین هیچی‌ کفه دسم نیست….
بعد بش بگم زرشک !ضایع شدی ؟؟؟
اصن به عشق همین حرکت میرم دانشگاه !!!!

 

 

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که به استاد ایمیل بزنم راجب موضوع تحقیق ازش نظرخواهی کنم اونم که صد در صد موافقه بعدش یه تحقیق اماده از قبل و بهش بفرستم بگم زِ ِ کی استاد چی فکر کردی سرعت عمل دارم دراین حد…

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیهام اینه یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره
بگم : آره ، آره ، حواستون باشه ؛ زنده می خوامش !

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیهام اینه تو یه روز برفی برم کوه و یه دفه ی گوله(!) گنده برفی دنبالم کنه …اونقد بدووووووووم ….اخرشم له شم!!!!

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیهام اینه وقتی دارم از پل هوایی رد میشم یه دفه بشکنه و بیفتم…………اخ چ حالی میده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که در بعضی شرایط بحرانی یا ساعت برنالد داشته باشم یا قولِ چراغ جادو.

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که :
توی بیمارستان،یه پرستار فوق العاده زیبا وجذاب
از اتاق عمل سریع میاد بیرون و
داد میزنه:آقای دکتر؟آقای دکتر؟بیمار داره از دست میره
من درحالی که لبخندی پرمعنا برلب دارم سرمو میندازم پایین و از توی کشو دستکشمو در میارم
… پرستار بلندتر و با التماس میگه:آقای دکتر عجله کنید ،قلبش از حرکت ایستاده
من بازهم با لبخندی معنا دار دستکشارو دستم میکنم
ایندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق میریزن بیرون و فریاد میزنن آقای دکتر آقای دکتر بیمار داره میمیره
من که دسکشامو دستم کردم با خونسردی به چهرهءتک تکشون نگاه میکنم و میگم:
آقای دکتر طبقه بالا تشریف دارن
بعد سطل آبو با پام هول میدم جلو و همینجور که دارم زمینو تی میکشم توی مه و غبار ناپدیدشم.

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه برم توی یه کافه و وقتی بار من امد گفت چی میل میکنید، مثه تو فیلما بهش بگم: همون سفارش همیشگی! و سیگارم رو در بیارم و روشن کنم و محو موسیقی در حال پخش شدن توی کافه بشم!

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینکه وقتی دارم درس میخونم کنترل تلویزیونو بردارم اعضای خانواده رو کلهُــــــــم muteکنم

ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که با دایال آپ به اینترنت وصل میشم و به بقیه بگم که سرعتش از ADSL بیشتره



تاريخ : شنبه 26 اسفند 1391 | 16:33 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : شنبه 26 اسفند 1391 | 16:31 | نویسنده : پارسا |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir



تاريخ : شنبه 26 اسفند 1391 | 16:19 | نویسنده : پارسا |
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 13 صفحه بعد